کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

بامداد جانسوز

دلبند مادر شبهای بلند زمستان را که به سحر پیوند می دهی با شب بیداریهای خستگی ناپذیرت ناخودآگاه می روم به دنیای نوزادی و بی خوابیهایت ، نمی دانم لذت نخوابیدن در چیست !؟ این را حتما وقتی "مرد تر " شدی باید جواب بدهی حالا اگر همه چیز ختم به خیر شود و ما هم بتوانیم از خوبی تو استفاده کنیم و از اعضای اصلی بازی شما نباشیم و بتوانیم گاهی چشم بر هم بگذاریم و نیم ساعت به نیم ساعت بیدار شویم و ساعت را به شما یادآوری کنیم و شما در عالم بازی خودت هی به ما یادآوری کنی که هنوز کارت تمام نشده .... و چرا ما هی هی بیدار می شویم ، خوب باز هم بدک نیست ،می شود تا 7 صبح 5 ساعتی خوابید ! اما اگر بازی شما به قول خودتان روی پشت بام باشد(همان بالای میز ناه...
4 بهمن 1392

یک عدد پسر بسیار خلاق

او : مامان میشه تو این شیشه شیر بریزی بخورم ؟ من  از اتاق دیگر :بذار کارم تمام  بشه میام. میتونی به  پدرت بگی !  پدر :  بیا تا این صحنه را از دست ندادی خانم  و من با کمی غر به جهت  نیمه رها کردن کارم: شما پدر و پسر نمی تونین 5 دقیقه از من چیزی نخواین!!! پدر : ترسیدم خرابش کنه نبینی از دستت بره ! من :چی را ؟ پدر  اشاره کرد به :    ...
23 دی 1392

یک صبح خیلی خیلی خوب

مانند همیشه خاموش کردن زنگ بیدار باش سرک کشیدن در اتاق پسرک ، دیدن روی ماهش برای شارژ روزانه و عرض ارادتی آهسته رد کردن پرده و بررسی شرایط جوی فریاد شعفی که در گلو خفه میشود تا خواب پدر و پسر آشفته نشود  بابت دیدن برف دوباره این روزهای خیلی خوب با سرعت هر چه تمام مهیای خروج از خانه شدن به عشق پیاده روی در برف سکوت، برف  ، مه و غار غار کلاغ بدون هیچ صدای مزاحمی یک خانم عــــــــــــــــــــــــــــاشق برف در یک خیابان زیبای آرام حتما مدارس تعطیلند که سکوت است . این طور بود نفــــــــــــــــــس عمیـــــــــــــــــــــــق تغییر مسیر برای بیشتر ماندن و دیر تر رفتن سلام مهربانانه به یک خانم مس...
23 دی 1392

هر دم از این گل...

  اگر یکی از نشانه های مردانگی را سوراخ شدن جوراب ، آنهم نوک انگشت شصت بدانیم آنوقت می توان نتیجه گرفت که .... پسر: مامان بیا ببین جورابم پنجره در اورده! من : ای جانم ، چه جالب ! پسر : آره خـــــــــــــــیلی جالبه!  اگه خواستی واسم جوراب بخری ببین که پنجره داره یا نه! من :   من : کیامهر چرا سیبو این جوری خوردی؟ پسر : خوب مثل دکتر " براون"  دیگه ! اگه اینجوری بخوریم سرما نمی خوریم. من : ( دکتر براون یه شخصیت تو کارتون peppa ست که به بچه هایی که سرماخوردن شربت میده و وقتی ازش می پرسن چرا خودت سرما نمی خوری میگه چون من هر روز یه سیب می خورم بعد از کیفش یه سیب در میار...
19 دی 1392

بدون شرح

این لینک  را لطفا بخوانید. 70و چند میلیون انسان بی تفاوت ! به کجا میرویم با این سرعت؟؟؟ حالا مسئولین هیچ از همیشه تا اکنون هیچ ! چطور یک مادر می تواند با کودک 2 ساله خود چنین کند؟ یعنی واقعا در حکمت خدا ماندم ... بعضی  داشتن فرزند برایشان آرزوی محال است و بعضی بچه می آورند برای گدایی !!    ...
15 دی 1392

جوجه برفی!!

اصلا کی گفته فقط میشه ادم برفی  ساخت ؟ اقا جوجه برفی هم خیلی باحاله  مخصوصا و قتی به علت سرما  نمیشه بری بیرون  یه کم برف میاری داخل خونه و شازده پسرتو شاد میکنی! اینجوری:   ...
13 دی 1392