کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

این روزها

1393/9/24 11:22
نویسنده : مامان کیامهر
859 بازدید
اشتراک گذاری

 این روزهای بزرگ مرد کوچکمان پر است از تغییرات محسوس از نوع همان خاص بودنهای منحصر بفردش . رفتارهای خاص و مقاومتهای ریز و درشتش البته هنوز باقی است  که  همه اش خوبِ خوبِ خوب است برای ما ، ادا و اصولهایش اصلا دل از ما میبرد ! اصلا همین ها حالمان را خوب می کند ! همین که برای یک بیرون رفتن ساده باید کلی دلیل بیاوریم و با هم گفتگوکنیم و متقاعدش کنیم و لباس انتخاب کنیم و ناز بکشیم و چه و چه و چه !  از همه بیشتر تمرین صبوری می کنیم ، تمرین اختیار گرفتن تن صدا ،تمرین گفتگوی منطقی با یک کودک 3و نیم ساله که اتفاقا خیلی هم به لب خندان و صدای مهربان مادرش حساس است !

خوب است برای اینکه یادمان بماند می توان کودک بود و کوچک بود و مطیع و تسلیم نبود ! می توان گفتگو کرد و به حد آستانه عصابنیت رسید و عصبانی نشد !

عشق مادری را با معیارهای کودکانه خودش می آزماید . خیالش که راحت میشود ، نتیجه اش می شود یک بغلِ گرم  و محکم و  حرف شنو تر شدنِ  پسر .

 به مادرِ این پسرک برچسب صبوری زده اند خیلی ها ... بخاطر خوب کلنجار رفتن با پسرکی که از نوزادی هم قانونش قانون خودش بود ... امیدوارم چنین باشد مادرش ...

راستی

دیگر حمامش را با عشق می رود بعد از یک دوره تنش شدید ،خیلی شدید ! به قول خودش در وانش شنا میکند و حتی می تواند چشمهایش را باز نگه دارد زیر آب ( تحت تاثیر کلیپی که هر روز می بیند از نوزادانی که زیر آب با چشمان بسته از حلقه رد می شوند  و شنا کردن بلدند)

با کوچکترها  دوست تر شده شکر خدا  !

جدیدا مقیاس دوست داشتن مامان و بابا بر عکس شده ! فعلا بابا اولویت دارد . راستش مامان هم بدش نمی آید چشمک از قدیم عاشق پدر و پسرهای عاشق بوده !

کلمات قلمبه سلمبه  بیشتری تحویلمان می دهد این روزها !

کلمه " مورد علاقه " شده ورد زبانش .

دلبری و سیاستمداری را که تا آخر بلد است . شاهدش هم این است :

مامان شما به کارات برس اگه خواستی ، پسرتم خـــــــــــــــــیلی دلش برای توی استوری تنگ شده ، میدونی چرا ؟  چون فیلم مورد علاقه پسرته  ! سکوت

مامان اگه کفش سفیدام رو نپوشم خشک میشن دیگه کاریش نمیشه کرداااا ، از پدرت سوال کن تا بفهمیسکوت

( کفشهای سفید شماره 30 هستند سوغاتیهای آروین جون از سفر اخیرش ، تقریبا 3 شماره بزرگتر از سایز فعلی  )

در ضمن فعلا اجازه عکاسی با اطلاع قبلی هم از نامبرده داریم .حتما هم ژست میگیرند!

واما هنوز در حالت

کم خوابی ، گرسنگی و نیاز به دستشویی   کیامهر به انسان دیگری تبدیل میشود ! و خدا نکند در این شرایط با مهمان یا انسان جدیدی روبرو شود ! مخصوصا از نوع بچه نشناسش !  چشمک

 راستی

دیروز فرمودند دکتر به ا یشان فرموده خوب نیست مهمونی که بچه کوچیک داره بیاد خونه آدم ! مامان واقعا دکتر خودش به من گفت خنده


 

مامان با ماژیک پاک شو نوشتم اینجا اتاق کیامهره .هیچکس بی اجازه نره داخلعینک

         

پسندها (1)

نظرات (3)

الهام
25 آذر 93 17:33
امان از دست آقای خاص جالبه که همۀ بچه ها عاشق همسالانشون هستند و دوست دارند با اونا بازی کنند، برعکسِ آقای خاص خب همین که بهتون اجازه میده عکس بندازید خودش خیلی زیاده نوشته هاشو! حالا خدا رو شکر کن با ماژیک پاک شو بوده و الا: خب درست میگه دیگه! وارد اتاقش نشید! اونم بدون اجازه خیلی هم صبوری بهار جانم آقای خاص رو می بوسم
مامان کیامهر
پاسخ
بله امان!البته ایشون گلن ماهن خوبیهاشووون هزار برابر بیشترهکیامهر بزرگتر ها رو بیشتر دوست داره احساس امنیت بیشتری دارهبعله ما را همین بس خیلی دقت میکنه اصلا از خط بیرون نزده ها شما هم دوست جااان ممنووووون بوس برای شما و علیرضای گل
زهرا (گل بهشتي من)
26 آذر 93 13:30
یا خدا! ببین با در و دیوار چه کرده! اصلا با دیدن این کیامهر نازنین سن سه و نیم سالگی مورد علاقه من شده. منتظرم محمدرضا هم برسه به اون سن!
مامان کیامهر
پاسخ
دیوار نه ! در عزیزم محمد رضای نازنیم چشم به هم بزنید مامان جان رسیده خیلی زووود
khale farzane
26 آذر 93 22:37
این پسر خوب ما شاید گهگاهی لجباز باشه ولی اغلب کارهاش و رفتارهاش به موقع هستن
مامان کیامهر
پاسخ
کیامهر شما را بسیار دوست میدارد خاله مهربان