کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

افسانه هستیش پایان یافت

1393/10/8 16:17
نویسنده : مامان کیامهر
2,190 بازدید
اشتراک گذاری

یادتان هست  در چند پست قبل درخواست کرده بودم برای خانم دکتر " الف "  عزیز دعا کنید ...

حالا  می خواهم برای آرامش روحش دعا کنید .....

به همین سادگی رفت ! الان دقیقا 12 روز و 12 ساعت است که چشم از دنیا بسته و رفته ! به همین سادگی !

سروش 16 ساله ماند و  بی مادری ...

خودش اگر پزشک نبود و اطرافیانش از شوهر و خواهران و شوهر خواهرانش هم ، شاید بیشتر باور می کردیم که سرطان  مهمان 4 ماهه اش شود و نه بیشتر !

اگر 10 روز قبلترش لب خندان و چهره نازنینش را نمی دیدم که شال سبز رنگش را با چه سلیقه ای میل به میل می کرد و طرح و نقش می انداخت شاید بیشتر باورمان میشد که رفت !

از وقتی خواهر بزرگ الهام نمره بهترین و کاملترین جواب را به " تفاوت تقسیم میوز و میتوز" در سال اول دبیرستان  از معلم زیستمان گرفت  دوست داشتم یک خواهر بزرگتر داشتم که دانشجوی پزشکی باشد و درسهای زیستم را  از معلمش بهتر و کاملتر بفهماندم  ، الهام دو تایش را داشت !

خواهر بزرگتر داشت عروس میشد ، ما سال سوم دبیرستان بودیم اگر اشتباه نکنم ، هر روز بعد از مدرسه پیش هم بودیم ، شبها  داماد می امد دنبال عروس و عروس با همان نجابت و خانمی اش یک رژ صورتی کمرنگ می زد و روسری همرنگ چشمانش را می پوشید و عطرش را می زد و  آخر سر می فهمید ما تمام مدت زیر نظرش داریم و ریز ریز میخندیم  می گفت  خودتان هم بعله چند سال دیگه بعله ....  هر چند ، همان چند سال دیگه من شدم عروس دایی آنها ....

حیف خواهر بزرگ..... دریغ خواهر بزرگ ......

در دانشگاه دیگر با رفیق شفیقم همکلاس نبودم  او قدم در راه خواهر دوم گذاشت و داروساز شد  و حالا تخصصش را دارد و تازه عروس است ... اما خواهر بزرگتر را دیگر ندارد ....

حالا رفیق شفیقم را بیشتر می بینم پیوند هایی در دوستان قدیمی هست که زمان  را یارای گستنشان نیست ، هرچند زمانش بد است و زمانه اش بد .

افسانه رفت اما...

                  افسانه هستیش اگر پایان یافت                   خوشنامی و عزتش به پایان نرسید


پسرم

لازم است انسان برای هر اتفاقی مهیا باشد آنچنانکه مرگ خبر رسان ندارد باید همیشه آماده بود و منتظر

جوگیر نشده ام ! واقعیت همین است اما اغلب فراموش می کنیم

امید به زندگی و لطف خدا لازم تر است اما مرگ هم جزئی از زندگی است

کوله بارمان را پر کنیم از خوبی و خیر برای فردایی که صبحش را نمیبینیم

محبوب بودن کار سختی نیست جاودانه ماندن را تمرین کنیم

امیدوارم هیچگاه غم از دست دادن عزیز  نبینی اما اگر عزیز از دست دادی بدان غم فراق سخت است و دشوار  تمرین صبوری کن برای روزهای بی عزیزت

دوست خوب از بالاترین نعمتهاست برای خودت دوستان هم کفو و مهربانی برگزین ، پشت آدم به دوستانش گرم است . مادرت چندین دوست خوب خوب دارد ، عزیزتر از جان !

آنچه همه خیر است برایت طلب می کنم ، جان دل مادر .

پسندها (1)

نظرات (4)

زهرا (گل بهشتي من)
9 دی 93 13:36
برای روحشون آرزوی رحمت و آرامش میکنم.
مامان کیامهر
پاسخ
ممنون از همدلیتون
محبوبه مامان الینا
9 دی 93 13:47
خداوند رحمتشون کنه اتفاقا دیشب با همسرم در مورد سرطان و شیوع بی سابقه ش تو کشورمون صحبت میکردیم
مامان کیامهر
پاسخ
ممنون از همدلیتون دوست جان . متاسفانه شوعش مثل سرماخوردگی شده اینقدر زیاد! عاقبت همه به خیر.
الهام
9 دی 93 15:36
ای وای من خدا رحمتش کنه خدا بهتون صبر بده خدا به خواهرش و دوستانش و خانواده اش صبر بده خدا نگهدار فرزندش باشه احساستون و درک میکنممن و شریک غمتون بدونید دوست جانم برای شادی روحش فاتحه می خونم
مامان کیامهر
پاسخ
ممنون عزیزم شما لطف داری دوستم
شاپرک
15 دی 93 15:31
سلام.نیکان تو مسابقه نی نی وبلاگ شرکت کرده کدش ۹۶ لطفا هر کی میتونه این شماره رو اس کنه به ۱۰۰۰۸۹۱۰۱۰هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم با هر خط فقط یه رای ثبت میشه لطفا هر کس می تونه با چند تا خط مختلف رای بده کد نود و شیش ۹۶ فقط بفرستید کافیه،مرسی