کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

در سفر به یزد

1391/12/18 20:20
نویسنده : مامان کیامهر
274 بازدید
اشتراک گذاری

از راست: آروین ، آرمان ،کیامهر   درسفر ما با خاله آذر و عمو سروش به یزد خونه خاله مهرانه و عمو احسان 22/11/91

دراینجا فرصت را مغتنم میشمارم که به پاس مهربونی و زحمات مهرانه جون و احسان خان با وجود مشغله کاری زیاد ازشون تشکر ویژه کنم (البته با تاخیرخجالت)خیلی خیلی خوش گذشت مخصوصا به سه تا وروجک که البته آروین و آرمان خیلی صبوری کردند چون کیامهر یا بازیشونو بهم میزد یا اسباب بازیهاشونو برمی داشتچشمک)

و البته بیشتربه ما ! به یاددوران خوش دانشجویی و اتاق با صفامون در خوابگاه به یاد موندنی دانشگاه صنعتی ، هرشب  با آذر ومهرانه جون شب نشینی داشتیم و خاطرات شیرین گذشته را مرور میکردیم و به قول آذر جون پس از مدتها از ته دل واقعاخندیدیم . دوستای خوبم ایشالا همیشه سالم و شاد باشینقلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

الهام مامان علیرضا
20 اسفند 91 14:50
حسابی خوش گذشته ها....
منم یزد رو خیلی دوست دارم و بیشتر از اون مردم با صفاش و...
ایشاله همیشه خوش باشید.


بله خیلی زیاد. منم خیلی مردمشا دوست دارم واقعا مهربونو با اخلاق هستن.
ممنون دوست خوبم .روی ماه علیرضا جون را ببوسین.
(راستی کیامهر یه سه چرخه دقیقا مثل علیرضا داره!!)