امان از دست دیر خوابی!
همه اقوام و دوستانی که ما را می شناسند از مدل خور و خواب کودکمان خبر دارند! وقتی ما از این بابت به دکتر پناه بردیم ایشان فرمودند بچه های فامیل شما مسبوق به سابقه هستند و لطفا در این مورد
خلاصه ما بودیم و نوزادی با حداکثر 8 ساعت خواب در شبانه روز ! توقعمان بالا نبود به 10 ، 11ساعت هم راضی بودیم یعنی همین که می توانستیم 2 ، 3 ساعتی پلک بر هم گذاریم کافی بود باللهخواب روز این نوزاد نیم وجبی از 15 ، 20 دقیقه محال بود بیشتر شود .مخصوصا اگر قرار بود خدای ناکرده ناهاری ، شامی هم خورده شودقطعا او هم ناهار می خواست حتی اگر 10 دقیقه از ارتزاقشان گذشته باشد
و این ماجرا ادامه داشت تا 15 ، 16 ماهگی . پسر فهمید خواب هم چیز بدی نیست اگر انصاف داشته باشیم
حالا پسر جانمان خوابیدنش اصولی تر شده صبح 9 و 10 بیدار می شود ، بعد از ظهر از 4 تا 6 و گاهی 7 عصر می خوابد و خواب شبش از بامداد فردا آغاز می شود یعنی ساعت 1 بامداد به بعد . دیدید که از اصولی هم رد کرده و از آنسوی بام به قول معروف افتاده
ما تصمیم گرفتیم آنچه مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا می خواهیم بشود ! یعنی کودکمان ساعت 10 شب حداکثر بخوابد تا هم مادرش کمی بیاساید و هم پدرش . 2 راه داشت:
1- صبح زودتر بیدارش کنیم تا بعد از ظهر زودتر بخوابد و به همین ترتیب....
این کار سخت است چون بعید است که بشود بدون اینکه چشممان را اشکین کند بگذارد برویم سر کار
2- نگذاریم بعد از ظهر بخوابد
همین کا را کردیم .... نتیجه را ببینید:
ساعت 8 شب طاقتش طاق شد و خوابید و ما
ساعت 10 یعنی 2 ساعت بعد: با سرعتی زیاد که نشانه سرحال شدن و قبراق شدنش بود از اتاقش در حالیکه دو ماشین در دست داشت برای مسابقه دعوتمان کرد !
این جیغ بنفش که می گویند کاربردش همین جاست