کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

تقویم از نوع پسر بلایی !!

پسر دوست داشتنی ام امسال واسه عید چند تا تقویم تو مدلای مختلف با عکسای قشنگت چاپ کردیم و هدیه دادیم ، این یکی از اونهاست . ایشالا سال دیگه مفصل ترش می کنم . شما دعا کن مامانی کمی وقتش آزاد بشه !   ...
16 فروردين 1391

لحظه های شیرین

         اولین غلت : 20 روزگی  ( یادمه اون روز روی مبل خوابیده بودی پسرم،  خونه مامان ایران، ازدست چپ به راست غلتیدی ، کلی ذوق زده شدیم ولی یکماه بعد این کار و تکرار نکردی) پ سرم از 2 ماهگی عادت کرده بودی صبحها که از خواب بیدار میشدی یه دور کامل خونه را بزنی تو بغل مامان و کلیه وسایل را چک کنی آخه تو پسر کنجکاو با هوش منی عزیزم . عصر ها هم بی قراری می کردی و فقط با کالسکه سواری تو پارک و خیابون آروم میشدی، حتی یه روز مجبور شدیم از خونه مامان اقدس بیایم خونه کالسکتو برداریم بریم پارک ! ای پسر جالب!!!        کیامهر مامانی شما از 4 ماهگی در حالی که خوابیده ...
18 اسفند 1390

خاطرات نوزادی کیامهرم

به نظر من هر بچه ای که پا به این دنیا میذاره واسه خودش یه آدم بزرگه با عادتها و رفتارهای منحصر بفرد، اینکه میگن بچه س نمی فهمه محض غلطه ! اونا آدم بزرگایی با ظاهر کوچیکن که چندین نفر را به کار میگیرن تا بشناسیشون !خدا همه فرشته کوچولوها را سالم و سلامت نگه داره! روزای اول هر دست و پا زدن بچه میشه یه کار جالب و حرکت به یاد موندنی واسه اونایی که دوستش دارن که شاید هم برای دیگران کاملا عادی باشه و از ذوق کردن مامان باباش تعجب کنن !!عادتهای منحصر بفردشونو که دیگه نگو !!!!!!!!!  خلاصه اینکه نی نی من هم واسه خودش عادتهای بامزه ای داشت ،مثلا دوست داشت خوابیده شیر بخوره، چندین نفر آدم بزرگ بالاخره بعد از 3 ،4 روز تونستن ای...
29 دی 1390

خندان پسر

عمه فروزان میگه مثل میکی موس میخندی ، فدای خنده هات بشم ، اینجا دقیقا 4 ماهت تمام شده ،با بابایی آتلیه رفته بودیم 3 تایی عکس بگیریم ولی تو فقط تو عکسی که بابا گرفت خندیدی ! ...
7 تير 1390