کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

دوستان بسیار عزیز

در این پست قصد دارم عکس بچه های هم سن و سال کیامهر را همراه با مختصر معرفی قرار بدم تا دوستای بچگی شو فراموش نکنه.     آرین جون2 سال و 7ماهه و آیلین خانم 8ساله گل .دوستان و همسایه های خوبمون. ما به خانم دکتر ،خاله فرشته، زیاد زحمت دادیم. مخصوصا در روزهای بارداری که تقریبا با هم همزمان بودیم و همینطور سال اول تولد کیامهر که دائما با راهکارها و طبابتهای خوبشون به من که واقعا بی تجربه و حساس بودم کمک کردن . همینجا ازشون تشکر می کنم. حیف که دیگه پیشمون نیستن. مروا جون . دخمل نانازی خاله مرضیه رفیق شفیق سالهای کودکی و نوجوانی و جوانی و ایشالا پیری بنده. طناز خانم . دختر ناز خاله مرضیه همکار...
10 مهر 1392

تولد

بابا شهرام عزیز تولدت مبارک . دوستت داریم. از اینکه بابا امسال تولدش با میلاد امام رضا همزمان شده خیلی خوشحاله و قول مشهد داده بهمون . میخواستم تو یه پست مفصل جریان مشهد و بنویسم ، حالا می گم... تقریبا دو ماهی هست که کیامهر دائم میگه بریم مسافرت مشهد و تا بارگاه امام رضا را توی  تی وی میبینه چشم می دوزه بهش و هممونو دعوت میکنه که بیاین مشهد و ببینین . مامان ایران میگه امام رضا این بچه رو طلبیده ! ایشالا قسمت بشه بریم.  پی نوشت: کیک میکی موز انتخاب من نیست ! کیامهر پسندید.                کنده کاریهای اطرافش هم اثر هنری کیامهر هست یک روش غیر خدا پس...
8 مهر 1392

اولین آدم کیامهر

نمی دونین وقتی کیامهر این نقاشی را بهم نشون داد و گفت : مامان ببین چه آدم جالبی کشیدم !    لحظه عجیب  هیجان انگیز همراه با شادی و کلی حسهای خوب دیگه   بود   حالا پسرم تونسته در سن 2 سال و 5 ماهگی یه آدم بکشه با تفکیک صورت ، دست و پا ! قبلا هم میکشید ولی اجزای بدنش در قسمتهای مختلف صفحه پراکنده بود و وقتی بهش می گفتم دستش کجاست با یه خط طولانی وصلش میکرد به بدنش. آفرین به تو پسر فوق العاده من  ...
8 مهر 1392

قهرمان

  لباسهای مخصوص ورزش ووشو که به دلیل کشف استعداد فوق العاده کیامهر پس از دو سه جلسه حضور در باشگاه به همراه پدر ، استادشون زحمت کشیدن و از چین برای گل پسر خریداری کردن . ( راستی موهای کیامهر برای اولین بار تا قد 3 سانتی کوتاه شد و حسابی  شکل یه  پسر  شد چون بعضی ها به خاطر موهای بلند و گردش تصور می کردن دخمله)     ...
8 مهر 1392

کتاب ها و اسباب بازیهای عزیز همچون جان !

بالاخره همت عالی اینجانب تکانی به خود داد و پستی که مدتهاست قراره در مورد اسباب بازیها و کتابهای پسر جان که با دنیا عوضشان نمی کند نوشته بشه ، از قلم این مادر نمونه و فداکارررر  جاری می گردد: کتابها : ( اگر احدی قصد دست زدن یا حتی نگاه به این مجموعه داشته باشد عواقبش بسیار شدید خواهد بود ، بسیار مراقب باشید! ) اتل متل ترانه شعرهای کودکانه از هنرمند عزیز که بسیار به ایشان ارادت داریم آقای ناصر کشاورز اشعار خیلی خیلی جالبی این مجموعه داره با تصاویر عالی که روی تخیل کودک کار میکنه و از دید کاملا متفاوتی با اشیاء ، حیوانات ، اجزای بدن و ... بچه رو آشنا میکنه. علاقه کیامهر به این کتاب فوق العادست و خیلی سریع شعر ها رو حفظ کرد. تنوع...
8 مهر 1392

مادر کامل یا مادر کافی

از ابتدای تاریخ، مادر همیشه نماد مظهر محبت و از خود گذشتگی بوده است. در جامعه صنعتی و خالی از ویژگی های انسان امروز ، هنوز هم مادر شدن یک تحول عظیم در زندگی افراد است و تغییرات بسیاری در خصوصیات و زندگی آنها ایجاد می کند.  داستان ها و فیلم های بسیاری، تکیه بر همین موضوع و بر مبنای فداکاری های یک مادر نوشته و ساخته شده اند که بسیار تاثیرگذار هستند. در سینمای ایران، نمونه شاخص آن بویژه در سالهای اخیر دو فیلم "میم مثل مادر" ساخته مرحوم رسول ملاقلی پور و "مهر مادری" ساخته کمال تبریزی است که با استقبال بسیاری روبرو شدند. این موضوع تنها مختص انسانها نیست و در جهان حیوانات نیز، مادر برای حفظ جان کودک خود، دست به هر کاری می زند.  اما ا...
4 شهريور 1392

جریان یک روز مرگی کمی متفاوت

سلام صبح بخیر امروز 4 شهریور 92 .برای تو پسرم مینویسم تا بدانی  نیم ساعت اول یک روز بسیار معمولی در روزگار ما چگونه می گذرد .... ساعت 7.45 در حالیکه با تو که فرشته وار  خوابیده بودی خداحافظی کردم  راهی محل کارم شدم البته پیاده . بالای کوچه را یک جر ثقیل بزرگ بند آورده بود و مجبور شدم از پایین کوچه مسیرم را تغییر دهم. سر راه در صف عابر بانک ملت برای گرفتن پول ایستاده بودم که مردی با ماشین دولتی ترمز خفنی گرفت ، ماشین را خاموش نکرده رها کرد و در صف ایستاد! آقای نه چندان محترم : ماشین مفت ، بنزین مفت ، شعور ؟ فرهنگ ؟ کودکی که از  اطراف خودروی تو می گذرد چه؟ .....    ای کاش می شد یک جیغ بنفش ...
4 شهريور 1392