کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

یاد ایام

1392/12/7 8:34
نویسنده : مامان کیامهر
252 بازدید
اشتراک گذاری

در خانه تکانی این روزها و سرک کشیدن به کمد ها و زیر و رو کردن چند باره شان برای سر و سامان دادن به اشیایی که زحمت نگهداریشان را به ایشان سپرده ایم، رسیدم به یک فاکتور از فروشگاه لوازم سیسمونی و نوزاد به تاریخ 18/11/8٩ .ناخن گیر ، گوش پاک کن ، برس ، زیر دکمه سایز 0، شلوار پا دار سایز 0 و ...

دست از کار کشیدم و از خدا خواسته نشستم روی لبه تخت و رفتم.... رفتم در همان روزهای همان سال ، ماه هشتم بارداری . انگار همین یک هفته پیش بود ، هنوز فکر می کردم طبق تاریخ آخرین سونوگرافی فرشته ام 20 فروردین می آید، هنوز پله ها را دو تا یکی بالا و پایین می رفتم و جسور بودم و نگاههای چپ چپ خانمهای میانسال را نمی فهمیدم ! من زرنگ نبودم ، فرشته ام کمکم می کرد ، با بالهایش سکبارم می کرد ، آنقدر که خانه تکانی آنسال را بهتر از همیشه سرانجام دادم ، مهمانم ویژه بود آخر!

حدودا اواخر اسفند بود ، 24 یا 25 اسفند که برای چک آپ ماه نهم رفتم خدمت دایی جون و ایشون فرمودند فرشته شما را نهم فروردین   می گذاریم در آغوشتان ! بروید بخورید و بخوابید و هوای تازه بنوشید و خوب خوب از این روزهایتان بهره ببرید که قرار است فرشته شما روزتان را با شبتان یکی کند! ضمنا به دلیل تفاوت "اِر هاش" زردی هم در انتظار جناب فرشته هست پس بدانید و آگاه باشید که کارتان کمی سخت است!

ما هم آمدیم با چشمان گرد و خبر مهمان شدن شما را پیش از موعد به پدر جانتان دادیم و ایشان بسیـــــــــــــار مسرور شدند و تمام راه برگشت را هی خندیدند و هی اشک ریختند .او هم داشت دوباره متولد میشد !

حالا همه آن روزهای خوب ولحظه های ناب و دلهره های شیرین و اشکها و لبخندها و کم آوردن ها و مادرانگی کردنهای ناشیانه و ترسها و جسارتها گذشت . گذشت و رد خود را در خاطرات حبس شده در من ،پر رنگ باقی گذاشت .

حالا فرشته ام دارد سه ساله می شود ، یعنی من سه سال است دارم مادرانگی می کنم برایش ، یعنی خدا  چهار سال است جور دیگری مرا میخواهد ، وعده های خوب خوب به من داده ، یعنی صد برابر سه سال تجربه کسب کردم و حالا تقریبا تمام پیچ و خم های مادرانگی کردن را بلدم .به لطف وجود فرشته ام سختیهای ریز و درشت مادرانگی را خوب خوب بلد شدم ..

و شمارش معکوس برای زادروز تولد فرشته ام آغاز شده ... 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

الهام مامان علیرضا
4 اسفند 92 10:15
چه احساس قشنگی و چه بهاری پسری و چه قالب بهاری زیبایی احساس ما نیز بسی شبیه شما بود در بارداری پروردگار را بسیار سپاس
مامان کیامهر
پاسخ
چه خوب که شبیه بودیمسپاس بی پایان
خاله مهري از اصفهان
5 اسفند 92 10:17
عزيزم اميدوارم زندگيت هميشه پر از لحظه هاي شاد باشه
مامان کیامهر
پاسخ
ممنون از ارزوی قشنگت .برای شما هم ان شااله
خاله فرزانه
5 اسفند 92 19:59
همیشه شاد باشید وانشالله که کانون خانه شما همیشه بهاری باشد باکلی اشک شوق خنده های از ته دل ما شما پدر ومادر گل را دوست داریم و از شما بیشتر پسر شیرین و بامزه و در عین حال عاقل شما را دوست داریم
مامان کیامهر
پاسخ
ممنون خواهر گلم .از اینکه شما همیشه به ما لطف دارین ممنونم
بارانم
7 اسفند 92 10:53
بهارجان سه سالگی مادرانگی و لمس لحظه های ناب زندگیتان پیشاپیش مبارک
مامان کیامهر
پاسخ
ممنونم باران نازنین
مهدیه
7 اسفند 92 22:17
خسته نباشی از خانه تکانی مامان زرنگ فرشته کوچولوت را ببوس
مامان کیامهر
پاسخ
آخ گفتی مهدیه جان ! با کمکهای کیامهر دیگه جایی برای خونه تکونی باقیم میمونه؟؟؟؟