خلوت پسرانه و پدرانه !
چند روز پیش کیامهر و بابا شهرام تو اتاق کیامهر مشغول بازی بودن ، صدای غش غش خنده مرد کوچولو منو کنجاو کرد و رفتم ببینم چه خبره ! آقا پسری که ظاهرا از حضور من نا خشنود بود و احساس میکرد خلوت مردانشون بهم خورده با حالت کاملا آمرانه فرمودند : برو اتاق برو و تا خیالش از رفتنم راحت نشد بازی ادامه پیدا نکرد !!!
این رفتار جالب دیروز هم مجددا تکرار شد و احتمالا ادامه خواهد داشت ، خوب مردن دیگه کاریشون نمی شه کرد !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی